ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم
ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم

248.دو ماهیانه

248.

اول:

شهریور ماه بیشترش به سفر گذشت.چهار سفر در یک ماه!

فک کنم رکورد زدم.

آبشار،کویر وجنگل از شمال شرق تا جنوب غرب.

تنها بدیش این بود که بالکل پس اندازم ته کشید.


دوم:

مابین همین سفر ها بود که شهامت کردم ورفتم سراغ ورزشی که از بچگی دوسش داشتم وابژه ام بود.

هزینه اش زیاده اما خیلی دلچسبه برام.ساعات تمرین انگاری زمان متوقف میشه.هفته دوم پوزیشنم تقریباً فیکس شد،از هفته سوم هم رفتم روی ...

دیروز عصر هم مربی گفت از تمرین واستعدادت خیلی راضیم،باید وسائل حرفه ای بگیری،رفتارتم حرفه ای باشه!

خوشحالم،خیلی!


سوم:

طرح هام هوا شدن،جفتشون!

اولی به خاطر بدقولی کسی که  باید یه سری مدارک برام می فرستاد ونفرستاد،دومی هم به خاطر نافهمی کسی که پروژه منو ارزیابی کرد.

اصلاً نفهمیده بود که من چی نوشتم!!!

اگه حتی یکی ش انجام می شد کمک مالی خوبی بود.حیف شد!


چهارم :

 تایم آزادمو با کوهنوردی پر می کنم.خیلی عالیه.بخصوص این چند وقته که هوا به شدت دلبرانه شده.


پنجم:

آدمی که  رفته  قاعدتاً  نباید  این همه کرم بریزه؟!!

ادای تنگا...؟!!

آدم  می مونه چیو باور کنه،قسم حضرت عباس یا دم خروس رو!




نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.