ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم
ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم

56.ناطور دشت

56.

دیروز یکی از روزهای پرمشغله وپراز درگیری ام بود.برخلاف بعضی از روزها که پشه می پراندم دیروز حسابی سرم شلوغ بود.

عصر،وقتی که بر می گشتم خانه از دستفروشی که نزدیک محل کارم بساطش را پهن کرده بود رمان "ناطور دشت" از "جی.دی.سالینجر" راخریدم.رمانی که سال1951 نوشته شده است.

داستان چند روز زندگی جوانی عاصی که از مدرسه اخراج شده است و...

چند روزی که شاید خلاصه ای باشد از همه ی زندگی مدرن وبه نوعی ازهم گسیخته جامعه آمریکا از منظر نویسنده داستان.

سبک نوشتاریش عامیانه اش،پر است از فحش های آب نکشیده ناب آمریکایی.گویی نویسنده از ابتدا می خواسته فرهنگنامه فحش های متداول را بنویسد امااثرش رمان از کاردرآمده!

دیدن سبک زندگی و فرهنگ یانکی ها از چشم یک جوان دهه شصتی می تواند جالب باشد.



نظرات 1 + ارسال نظر
H.K دوشنبه 10 آذر 1393 ساعت 22:28 http://pangovan.blogsky.com/

من مطالعه ام به صورت متمرکز و در یک حوضه مشخص همیشه صورت می گیرد، این عادت خوب را دوستی گرامی به من یاد داد.
من سلینجر نخوانده ام، ولی ادبیات او را میشناسم، من یک دوره شورع کردم به خواندن آثار"لویی فردینان سلین" و خواندن در باره او و نوع نگارشش، مجبور شدم به بکوفسکی هم گریزی بزنم چون سلین در یکی از کتاب هایش یک کاراکتر شده بود(کتاب "عامه پسند" نوشته چالز بکوفسکی، نشر چشمه")...ادبیات بوکوفسکی تقریبا نزدیک است به سلینجر، الکل خشونت فحش... و دنیایی مدرن کلاسیک،...
انشالله وقت که شود این را هم بتوانیم بخوانیم...فعلا گرفتار غائله گل محمد ها و محمود خان دولت آبادی هستیم که انگار سرِ خوابیدن ندارد!
پدر این گونه نوشتار(کتاب هایی مانند "ناتور دشت") همان آقای فرانسوی "سلین است، البته سلین نوع به شدت کلاسیک اینان است...
کتابی هست به نام "نگارش در تعارض" نشر ثالث، اگر خواستید بیشتر آشنا شوید می توانید به ان مراجعه کنید...
خان میبینی "شیخ" چه قدر جامع ال اطراف است، هفت هنر و هفت سواد را در یک خورجین دارد...

چقدر خوب!
نکند با بندار وآلاجاقی و... برای خواباندن بیرق گل محمدها دست به یکی کنی!اسنایپرها واف 16 هایمان را که دیده ای!!!
در جامع الاطراف بودن شیخ که شکی نیست؛اگر نبود که شیخ نمی شد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.