ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم
ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم

172.

172.

عصری دارم می رم سفر.

یه سفر دو یا نهایتاً سه روزه.

به همان طرفی که پارسالی رفتم.

البته نه به همون مقصد ولی به همان مقصود.

خیلی سختم شده.یه جورایی یه وضعیت غیر قابل تحمل و...

خیلی خسته شدم.

این خستگی روحم رو چنگ انداخته،زخمیش کرده.

از "خودم"خجالت می کشم...!

خستگی وهزارتا اما واگر ویه "چرا"ی بزرگ بی جواب شده سوهان زندگیم و...

پووف...


مطمئنم بعد از این سفر یا تو سرعاقل میای یا من آدم می شم!

خدا می دونه این سفر فقط و فقط به خاطر توئه.


[+]بشنوید من فکر می کنم جالب باشه.

نظرات 2 + ارسال نظر
بهار شیراز دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت 07:51 http://mahbobam46.blogfa.com/

میای شیراز ؟؟؟

شیراز...
خیر رفته بودم سمت شاهرود وبعدش ترکمن صحراو...

شیما چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 16:41

سفرتون بی خطر

مرسی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.