ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم
ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم

257.گاو نُه من شیر

257.

اول:

سمینار دوم هم برگزار شد نتیجه اش مثل اولی خیلی عالی ورضایت بخش بود.

بماند که به قیمت جر وا جر شدن بنده تمام شد!


دوم:

هنوز از خطری که هفته پیش از بیخ گوشم گذشت،شوکه ام!خدا چقدر بزرگ است؟!!


سوم:

پدر ومادر چند روزی آمدند ورفتند.البته فقط برای چک آپ!

کماکان در برهمان پاشنه می چرخد.


چهارم:

باشگاه وتمرین خیلی خوب وعالی است اگر بی پولی بگذارد.مربی می گویید چرا اینقدر دست دست  می کنی و وسائلت را حرفه ای نمی کنی؟؟؟

چه بگویم؟!!


پنجم:

پی ام داده که فهمیده ام بد کردم،ببخش و...همین الان هم دارم تاوان می دهم،گذشته را جبران می کنم،هر طور که تو بخواهی!!!

من هم مانده ام مات ومبهوت وانگشت به دهان


ششم:

هفته گذشته به سختی وبدترین شکل ممکن تمام شد.واین هفته هم،هم!

آنقدر خسته وعصبی ام که ...

نفسم بالا نمی آید.

البته می دانم که این ها  هم تمام می شود.هر چند سخت وجانفرسا.


هفتم:

شده ام مثل همان گاو نُه من شیر

این دسته گل به آب دادن ها عذابم می دهد.


هشتم:

چقدر  یک سال زود گذشت.

12 دی ماه سالگرد استاد محمد علی اینانلو.

پیرمرد خوش صدایی که تفنگ را از دست خیلی ها گرفت.


نهم:

به این باور رسیده ام که تا حالا نه خدا به کسی گفته"روله" ونه  اینکه بدبختی وفلاکت ارثی وژنتیکی است.هر چه هست از ماست که بر ماست.

خوشبختی وبدبختی فقط انتخاب آدم هاست نه اتفاق!



دهم:

یکباره و بی خبرهمکار عزیزی را از دست دادیم.فقط چهل سال داشت.مرد سنگین،رنگین ومتینی که تقریبا تمام همکاران به احترامش آمده بودند توی حیاط.تقریبا همه اشک می ریختند.

مرگ بد نیست،نه برای خود آدم نه برای همسایه.نا شکر نیستم،خدا ببخشد اما دلم می خواست امروز جای این مرد باشم.خلاص...



نظرات 1 + ارسال نظر
بسامه دوشنبه 13 دی 1395 ساعت 14:57

این گاو نه من شیر یعنی چی؟
داشتم کم کم نگران می شدم کجایی...
انگار هفته های بد و انرژی منفی برای همه بوده..

یعنی گاوی که نه من شیر میده ولی با لگد میزنه همه رو میریزه!
هستم همین گوشه،کنارا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.