ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم
ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم

۳۳۹.

۳۳۹.

اول:

نهنگه رو دادم رفت،فردا قراره بریم واسه تعویض پلاک و محضر.حالم گرفته اس!


دوم:

شرایط مقصد اول برای جلای وطن رفتن خیلی مناسبم نبود، گذاشتمش کنار تقریبا و رفت ته لیست.

دیروز عصری رفتم برای اولویت دوم،خوب بود وبه نظرم معقولانه  تر بود.

مرددم که مقصدسوم و چهارم رو هم صحبت کنم  و بعد تصمیم بگیرم یا همینجوری یکی یکی پیش برم.

ترسام بالا اومدن!

فکر نمی کردم اینقدر تصمیم گرفتن سخت باشه،اما من می تونم و انجامش میدم.


سوم:

همیشه از ناشناخته ها و تفاوت بین فیزیولوژی واحساس زن و مرد و تاثیر اینا روی هم شنیده و خونده بودم.دروغ چرا گاهی هم دوست داشتم بعضیاشونو تجربه کنم. دوتا از این حس ها با همه ی تفاوت ها برام بیشترجذاب بود.

یکیشونو تجربه کردم،تجربه مردونه اش  ناب ترین و لذت بخش ترین حسی بود که تا حالا تجربه کردم،واقعا عالی بود!دیگه به کمتر از اون راضی نخواهم شد!


چهارم:

ای کوته آستینان تا کی دراز دستی؟!!


پنجم:

مشکلی پیش نیاد تعطیلات آخرهفته آینده چهار یا پنج نفری میریم سیستان بلوچستان!



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.